هر چند که گفته میشود مهاجرت به طور کلی، موجب توزیع جغرافیایی بهتر جمعیت در روی زمین می شود و نتیجۀ اصلی آن بالا رفتن تولید است (بهنام، ۱۳۴۵: ۱۳۰)، اما این نظر همواره و در همه جا صادق نیست.
چه بسیار روستاها و آبادیهایی که در اثر مهاجرت روستاییان خالی از سکنه شدهاند و چه زمینهایی که زمانی بخش عمدهای از نیازهای مواد غذایی جامعه را تأمین میکردند ولی در اثر مهاجرت به زمینهای بایر و لمیزرع تبدیل شده اند(تمنا،۱۳۸۶: ۱۸۶).
پدیدۀ مهاجرت، یک پدیدۀ اجتماعی و اقتصادی است که نتیجه مجموعه پیچیدهای از عوامل اجتماعی- روانشناختی، اقتصادی و سیاسی است. فرایند مهاجرت نه تنها بر حجم و رشد جمعیت یک جامعه تأثیر میگذارد، بلکه تأثیرات قابل ملاحظه در ساخت و توزیع جمعیت ایجاد میکند.
مهاجرت باعث افزایش تعداد مردهای جوان در شهرهای بزرگ شده و تعادل نسبت مردان و زنان در دو منطقۀ شهری مقصد و مبدأ را بر هم زده است(ستوده،۱۳۷۴: ۱۲۵) .
یکی از ملاک های تقسیم بندی های مهاجرت، علت مهاجرت است. آگاهی از علت مهاجرت می تواند نشان دهنده جاذبه های مقاصد مهاجرت و یا دافعه های مبدأهای مهاجرت باشد.
از طرف دیگر علت های مهاجرت می تواند الگوهای علی مهاجرت را بصورت کلی نشان دهد. اطلاعاتی مانند مهاجرت خانوادگی، اهمیت علت های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیرساختی، از جمله مواردی است که از طریق جداول علت مهاجرت می توان استنباط نمود.
مهاجرت دارای پیامدهایی است که مهم ترین آنها را می توان به سه دسته تقسیم نمود:
پیامدهای اقتصادی
عده ای عامل اقتصادی را مهمترین عامل در مهاجرتهای روستا- شهری میدانند. جوانان روستایی با مشاهده تفاوت درآمدی بین شهر و روستا و کمبود درآمدهای مالی خود که جوابگوی نیازهای اصلی و ضروری آنها نیست، دست به مهاجرت میزنند.
آنها برای کسب درآمد بیشتر و رسیدن به آرزوهای خویش، راه شهرها را در پیش میگیرند.
مهاجران در شهرها با شغلهای واسطهگری یا خدماتی و دستفروشی میتوانند به درآمدی چند برابر روستا دست پیدا کنند، و از کارهای سخت و طاقت فرسای کشاورزی آسوده شوند.
بررسیها نشان میدهد، جوانان مهاجر اکثراً از مهاجرت به شهرها راضی هستند و زندگی آنان از لحاظ اقتصادی بهبود یافته است. در ضمن آنها با حواله کردن پول به روستا نزد پدر و مادر خویش، باعث بهبود وضعیت زندگی آنها و تقویت بنیه مالی خانواده خود در روستا میشوند.
با اینحال مهاجرت جوانان روستایی میتواند پیامدهای منفی اقتصادی زیادی در روستا داشته باشد که مهمترین آن، رکود اقتصاد کشاورزی و دامداری در روستا و کاهش تولید و بهرهبرداری روستایی است.
با توجه به اینکه جوانان بیشترین گروههای مهاجرین روستا- شهری را تشکیل میدهند، و کسانی که در روستا میمانند، پیرمردها و پیرزنها هستند که توان چندانی برای کشاورزی گسترده ندارند و بیشتر به اقتصاد سنتی و خودبسنده روی میآورند، و به اندازه نیاز سالیانه کشت میکنند (قاسمی سیانی،۱۳۸۴: ۱۵۹) .
به طوری که بسیاری از زمینهای کشاورزی رها شده اند و به زمین های بایر تبدیل شده اند.
این موضوع در کل کشور به رکود کشاورزی و افزایش واردات محصولات کشاورزی و خروج ارز منتهی خواهد شد. و از طرفی پیامدهای منفی این نوع مهاجرتها در شهرها، را میتوان به گسترش بخش غیررسمی اقتصاد و افزایش شغلهای کاذب و انگلی و کارهای غیرتولیدی نظیر دستفروشی، سیگارفروشی و… اشاره نمود. با توجه به اینکه جوانان مهاجر از روستا فاقد تخصص هستند، در شهرها نمیتوانند جذب بازار کار رسمی شوند و بیثباتی شغلی بیشتر مهاجران را تهدید میکند (همان منبع).
پیامدهای اجتماعی
یکی از تفاوتهای محیط شهری نسبت به محیط روستایی، اختلاف زیاد خدمات شهری مانند بهداشت، درمان، آموزش و تأسیساتی مانند آب، برق، گاز، تلفن و… میباشد.
بدیهی است روند مهاجرت روستا- شهری عمدتاً تحت تأثیر امکانات زیستی و رفاهی در روستاها و جاذبههای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی شهرها میباشد. و در مواردی سیاستگذاریهای نادرست آن را تشدید میکند (سعیدی،۱۳۷۷: ۱۲۳) .
در واقع بعد از عامل اقتصادی، عامل اجتماعی و نداشتن امکانات رفاهی نظیر بهداشت و… عامل مؤثر در مهاجرتهای روستا- شهری میباشد (لهسائیزاده،۱۳۶۸: ۲۵۲) .
با توجه به اینکه جوانان، گروه اصلی مهاجران هستند، پیامدهای اجتماعی مهاجرت آنان بهصورت حادتری نمود خواهد یافت، چرا که روحیه تنوع طلبی جوان از طرفی، و هویت طلبی از طرف دیگر پیامدهای اجتماعی را تشدید خواهد کرد.
پیامدهای اجتماعی مهاجرت به شهرها دارای دو بعد مثبت و منفی خواهد بود. مهمترین پیامدهای مثبت مهاجرت روستاییان به شهرها را میتوان در سهولت و آسایش در زندگی، دسترسی بهتر به وضعیت بهداشتی، بهبود عادات غذایی، گذران اوقات فراغت و امید به زندگی بیان کرد.
جوانان روستا در پی زندگی بهتر مهاجرت از روستا به شهر را آغاز میکنند و تحرک اجتماعی باعث بالا رفتن ظرفیتهای گوناگون اجتماعی در میان آنها خواهد شد. جوانان با فرار از هنجارهای سنتی موجود در روستا میخواهند به استقلال فردی و آزادی انتخاب برسند و از تنهایی و انزوای اجتماعی در محیطهای روستایی همراه با کار فیزیکی سخت و مداوم نجات پیدا کنند و جهت یافتن منزلت اجتماعی و کسب احترام و تفریحات محرک، شهرها را انتخاب میکنند.
اما تحقیقات نشان میدهد این نوع مهاجرتها پیامدهای منفی اجتماعی را نیز برای جوانان و شهرها به همراه خواهد داشت؛ از جمله میتوان به فقدان یکپارچگی اجتماعی و گسترش ناهنجاریهای اجتماعی در شهرها اشاره کرد.
مهاجرت جوانان از روستا به شهر، باعث برهمخوردن ساختار جمعیتی در شهرها و روستاها شده و ترکیب سنی و جنسی جمعیت را از حالت تعادل خارج کرده است، از سوی دیگر سالخورده سازی روستا باعث شده که امکان ازدواج دختران در روستا از بین برود.
تفاوت بین نسلی در روستاها باعث ایجاد شکاف بین والدین و جوانان شده، به طوری که جوانان محیط روستا را دارای هنجارها و مراسم سنتی میبینند و بر ضد آن شورش کرده و دست به مهاجرت میزنند و در این بین قطع ارتباط با خانواده و از دست دادن حامی خود باعث گرایش جوانان به سمت اعتیاد، فساد اخلاقی، دزدی، مزاحمت های ناموسی و … می شود یا در شهر احساس غریبه بودن و بیگانگی میکند و به انزوای اجتماعی گرایش می یابد.
پیامدهای فرهنگی
مهمترین پیامد فرهنگی مهاجرت روستا- شهری جوانان بهبود وضعیت سواد و سطح علمی و آگاهی آنها میباشد، شهرها با داشتن امکانات آموزشی بهتر و بیشتر باعث شکوفایی استعدادها و نبوغ جوانان روستایی شده است.
از دیگر پیامدها میتوان به بهبود اوقات فراغت (وجود کتابخانه های متعدد در شهرها و مکانهای فرهنگی) افزایش تعامل فرهنگی و تغییر در شیوهی لباس پوشیدن و حرفزدن را بیان کرد.
از پیامدهای فرهنگی منفی مهاجرت میتوان چنین بیان نمود که در اثر مهاجرت جوانان، نقش خانواده در انتقال مبانی ارزشی و دینی و ملی به فرزندان کاهش مییابد و جامعه انتقال وظایف تربیتی را بر عهده میگیرد و با توجه به اینکه هویت فردی در زن و مرد جوان هنوز شکل نگرفته است، زمینه ها و بستر تعارضات و نیز نفوذ فرهنگ بیگانه به هویت دینی و ملی جوانان ایجاد شده و در صورت ضعف بنیادهای مذهبی جوانان و عدم شکلگیری هویت فردی، تأثیرپذیری جوانان، به الگوهای ضد فرهنگ و ضد دینی، تقویت شده و این مرحله آغازین گسترش مشکلات اخلاقی، فساد، بیبندوباری و فحشا در جوانان خواهد بود (قاسمی سیانی،۱۳۸۴: ۱۶۲) .
آن چه از مطالب گفته شده حاصل می شود نشان می دهد، مهاجرت یکی از عوامل مهم در ایجاد جمعیتی است که تأثیرات متفاوتی بر مناطق می گذارد.
شاخص ها و راه های مختلفی برای سنجش میزان تأثیر مهاجرت تهیه شده است.
یکی از شاخص هایی که تأثیرمهاجرت را(اعم از تأثیر مثبت یا منفی) مورد سنجش قرار می دهد، اثربخشی مهاجرت است.
این شاخص بازه ای بین صفر تا ۱۰۰ دارد که مقدار آن نشان دهنده سهم مهاجرت در بازتوزیع جمعیت آن منطقه است. این که تأثیر مهاجرت بر یک منطقه افزایشی است یا کاهشی در شاخص اثربخشی مهاجرت، مشخص نمی شود و فقط نشان دهنده مقدار تأثیر مهاجرت است. هرقدر مقدار این شاخص بالاتر باشد نشان دهنده تأثیر بیشتر مهاجرت در بازتوزیع جمعیت است؛ برعکس مقادیر پایین شاخص نشان دهنده نقش کمتر مهاجرت در بازتوزیع است.
براو و دیگران(۲۰۰۶) در اشاره به تفسیر این شاخص می گویند که مقدار بالای شاخص اثربخشی مهاجرت نشان دهنده آن است که نظام کلان مهاجرتی نامتقارن است، بنابراین مهاجرت به عنوان یک مکانیسم موثر در بازتوزیع جمعیت عمل می کند، برعکس مقدار پایین شاخص نشان می دهد که جریانات مهاجرتی بین منطقه ای تقریبأ دارای تعادل است و در نتیجه بازتوزیع جمعیتی کمی صورت می گیرد(برون، محی الدین و دیگران، ۲۰:۲۰۰۶).
بونی فازی و هاینز(۲۰۰۰) شاخص اثربخشی را به عنوان آماره ای خلاصه برای توصیف و تحلیل مسیرهای مهاجرتی معرفی کرده اند.
اگر بخواهیم به علت این مهاجرت افسارگسیخته اشاره کنیم باید بگوییم که طی این سال ها نظام برنامه ریزی به دلیل تمرکزگرایی، بخش نگری و کم توجهی به توسعه متعادل کشور براساس ظرفیت های طبیعی و انسانی باعث شد تا تعدادی از شهرها هر روز پیشرفته تر شوند و تعدادی دیگر و به خصوص روستاها مورد توجه قرار نگیرند.
در چنین شرایط جمعیت آنجا ناگزیر به مهاجرت به شهرهای اطراف و در حال توسعه شدند که این روند مشکلات عدیده ای را به بار آورده، که در این مقاله فرصتی برای بازگویی آن نمی باشد.