بازارکار عرصه بازیگران متعددی با گرایشها، توانمندیها و اهداف مختلف است.
بازیگرانی که در این بازار نقشهای متعددی ایفا میکنند هر یک در جستجوی نیل به اهدافی هستند، اگرچه به نظر میرسد اهداف آنها با یکدیگر متفاوتند، اما این گونهگونیها، زمینه شکلگیری یکی از مهمترین جنبههای زندگی اقتصادی و انسانی ما را فراهم میآورند.
هنگامی که تولیدکنندگان برای صرفههای ناشی از مقیاس و کسب منافع بیشتر به استخدام نیروی کار میپردازند و انسانها برای کسب همدلی و مصاحبت، تأمین هزینههای مالی و امکان تقسیم کار و تخصصگرایی به بنیان کردن نهاد خانواده و “عرضه نیرویکار به بازار” روی میآورند، یکی از زیباترین جنبههای تمدن بشری یعنی بازار کار شکل میگیرد.
این بازار محملی برای خلق کالاها و خدمات بیشمار زندگی آدمیان از یک سو و هویت یابی، تکامل جوهره آدمی، کسب حقوق اقتصادی و مشارکت در گردش مدار زندگی اجتماعی از سوی دیگر میباشد.
موضوع بازار کار به جنبههای متعدد جسمی و روحی انسانها برمیگردد. انسان در راستای کنشهای مهارتی خود بعنوان یک بنگاه چند محصولی با استفاده از خلاقیتهای ذاتی و اکتسابی و با توجه به کسب دانش، مهارت و تلاشهای خلاقانه آمادگی بالقوه برای حضور در بازار کار و توانایی انجام مجموعه بزرگی از اعمال اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی را با درجات مختلف کارآیی پیدا میکند.
اگر بتوان جامعه را تبلور انسان و تولید دانست که محل یک سری واکنشهای متقابل است، برایند این نیروها در چارچوب قواعد و ضوابط اجتماعی به گونهای ظهور خواهند کرد که مدار اقتصادی به نحو مطلوبی به گردش درآید.
اگرچه گاهی اوقات این بازی تا مرز مختل شدن پیش میرود اما با تعدیل قواعد بازی و خویشتن داری کارگزاران، منافع حداکثری جامعه تأمین میشود. خلاصه اینکه برای اصلاح، سامان بخشیدن و به تعادل رساندن بازار کار، نباید صرفاً نگاه تک بعدی به یک طرف این بازار داشت.
موضوع این بازار انسان است و بهبود عملکرد بازار کار نیازمند نگاه چند بعدی روانشناختی، حقوقی، جامعهشناختی و اقتصادی است. بی شک بیکاری و اشتغال ناقص بخصوص برای جوانان یکی از بزرگترین مشکلات اقتصادی است.که با آن دسته و پنجه نرم میکنند و بدون استثناء یکی از اهداف و اولویت های هر دولتی از بین بردن و حتیالامکان کاهش و تخفیف شدت این معضل اقتصادی است.
در حال حاضر در کشور ما نیز وجود بیکاری گسترده جوانان مهمترین مشکل اقتصادی بهشمار میرود.
بیکاری آشکار بالا، اشتغال ناقص شاغلین و گسترش مشاغل غیر مولد خدماتی در سطح گسترده، معضلی است که نه تنها ذهن دولتمردان امروزی را اشغال کرده، بلکه دغدغه اصلی سیاستگزاران آتی نیز خواهد بود. نرخ رشد بالای جمعیت در دو دهه گذشته و انبوه نسلی که در دهه اول انقلاب پا به عرصه حیات گذاشتهاند، معضلی بنام بیکاری جوانان را شکل داده است.
بررسی وضعیت بیکاری در جوامع شهری و روستایی کشور در طول دو دهه گذشته نشان میدهد همواره نرخ بیکاری جوانان ۱۵ الی ۲۴ سال در جوامع شهری بیشتر از جوامع روستایی بوده است و البته این امر در وضعیت بیکاری در تمامی ردههای سنی صدق مینماید. بهطورکلی میتوان اذعان داشت روند تغییرات نرخ بیکاری جوانان ۱۵ الی ۲۴ سال در جوامع شهری و روستایی تقریباً یکسان بوده ولی شدت تغییرات در جوامع شهری بیشتر از جوامع روستایی است.
بررسی تفاوت نرخ بیکاری در جوامع شهری و روستایی بیانگر آن است که در طول دهه ۸۰ میزان تفاوت میان این مناطق تقریباً ۲ برابر شده، به نحوی که بهطور متوسط نرخ بیکاری مناطق شهری کشور در طول دهه ۸۰ بالغ بر ۱۳ درصد بیشتر از مناطق روستایی بوده و این در حالی است که این وضعیت در نیمه دوم دهه ۷۰ حدود ۶ درصد بوده است.
البته در طول ۵ سال اخیر (۱۳۹۱ الی ۱۳۹۵) این وضعیت رو به کاهش بوده است و میزان تفاوت مناطق شهری نسبت به مناطق روستایی به حدود ۱۱ درصد رسیده است.
بررسی تغییرات بیکاری جوانان ۱۵ الی ۲۴ سال در کشور با توجه به آمار بیکاران و نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن نکات اساسی در باب بیکاری جوانان را ارائه میدهد. بهطورکلی تعداد کل بیکاران ۱۰ الی ۲۴ سال کشور در سال ۱۳۸۵ حدود ۱.۷۵۹ میلیون نفر بوده که این تعداد بیکاران حدود ۵۹ درصد کل بیکاران کشور را تشکیل دادهاند.
از این میزان بیکاران بیش از ۶۰ درصد (۱.۰۵۸ میلیون نفر) در مناطق شهری و حدود ۴۰ درصد (۷۰۰ هزار نفر) در مناطق روستایی بوده اند.
البته وضعیت مذبور در تمام نقاط کشور یکسان نبوده است؛ به نحوی که در استانهایی نظیر تهران و قم کمتر از ۱۰ درصد؛ در استانهای یزد و اصفهان کمتر از ۲۰ درصد و در استانهای زنجان، سمنان و قزوین حدود ۳۰ درصد جمعیت بیکار جوانان ۱۰ الی ۲۵ سال را جوانان روستایی تشکیل داده اند و در مقابل در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی بیش از ۶۰ درصد و در استانهای آذربایجان غربی، چهارمحال و بختیاری، خراسان شمالی، کرمان، گلستان، گیلان، لرستان، مازندران و میتوان گفت همدان بیش از ۵۰ درصد بیکاری جوانانشان مربوط به جوانان روستایی بوده است.
بررسی وضعیت نرخ بیکاری در جوامع شهری سال ۱۳۹۴ و مقایسه آن با متوسط نرخ بیکاری نیمه اول سال ۱۳۹۵ نشان میدهد که در ۱۱ استان کشور نظیر آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خراسان شمالی، زنجان، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، گیلان، مازندران، مرکزی و هرمزگان نرخ بیکاری جوانان کاهش یافته و البته در بیشتر این استانها نرخ کل بیکاری جوانان نیز نسبتاً کاهش داشته است و به جز استانهای لرستان، گلستان، سیستان و بلوچستان، البرز، چهارمحال و بختیاری، اردبیل، آذربایجان غربی و یزد که تغییراتی کمتر از ۱ درصد را تجربه نمودهاند در سایر استانهای کشور قریب بهاتفاق نرخ بیکاری جوامع شهری افزایش یافته که بیشترین افزایش آن مربوط به استان کرمان با ۱۹.۲ درصد، تهران با ۱۲.۳ درصد و فارس با ۹.۸ درصد بوده است.